بینایی معمولا اولین دریچه برای ورود اطلاعات به مغز ما و داشتن یک نتیجهگیری اولیه است. رستورانها از این موضوع خبر دارند و تمام تلاششان را میکنند تا از این راه اطلاعات درست و دلخواهشان را به مشتری برسانند. برای مثال در طراحی داخلی رستوران رنگ یک ابزار قدرتمند برای اثرگذاری روی رفتار مشتری است.
در طراحی داخلی رستوران، چرخهی رنگ بر اساس تاثیر هر رنگ روی اشتها به سه بخش تقسیم میشود: اشتهاآورهای قوی، اشتهاآورهای ملایم، و کورکنندههای اشتها!
اگر تا کنون پیش خودتان اینطور نتیجه گرفتهاید که بیشتر رستورانها از رنگ قرمز در دکوراسیون داخلی و طراحی داخلی استفاده میکنند، اشتباه فکر نکردهاید! این یک اصل ثابتشده است که قرمز اثرگذارترین رنگ در تحریک کردن اشتهاست. شاید از خودتان بپرسید چرا قرمز چنین اثری دارد! رنگ قرمز را در طبیعت به وفور میتوان دید. ذهن آبزیرکاه ما واکنش به رنگ قرمز را از زمانی که اجداد ما هنوز شکارچی بودند در خودش به یادگار نگه داشتهاست.
قرمز، به خصوص طیفهای روشن آن معمولا یادآور خوراکیها، میوهها و سبزیجات پرانرژی هستند. نارنجی و زرد هم جزو محرکهای اشتها هستند. زرد یادآور حس شادی است و شادی را میتوان به تعبیری به داشتن یک معدهی پر پیوند زد!
در نتیجه ذهن شما وقتی رنگ زرد را میبیند، در انتظار غذایی که قرار است بخورید مقداری سروتونین کنار میگذارد! از سمت دیگر در طراحی داخلی رستوران رنگ نارنجی حس گرما و راحتی را القا میکند؛ یعنی همان حسی که با امنیت داشتن یک سفرهی پربار پیوند خوردهاست.
در معماری داخلی و طراحی داخلی رستوران سبز و فیروزهای محرکهای ملایم هستند. شاید بگویید سبز باید یک اشتهاآور قوی باشد؛ چرا که سبزیجات عموما سبز هستند! حرف شما تا حدی درست است. سبز نشان از وجود چیزی خوردنی، دلپذیر و غیرسمی میدهد. اما مساله آنجاست که این خوردنیها بر خلاف میوههای رنگین معمولا آکنده از فیبر هستند و چندان پرانرژی نیستند.
این روزها رنگ سبز پیوند ناگسستنی با سلامتی دارد. چندان جای تعجب نیست! بیشتر سبزیجات پر فیبر و بدون شکر هستند و این یعنی یک وعدهی کمکالری و مفید برای بدن!
در معماری داخلی و طراحی داخلی رستوران رنگهای مشکی، قهوهای، بنفش و آبی کورکنندههای اشتها هستند. تحقیقات اینطور میگویند که دلیل این اتفاق این است که این رنگها به طور طبیعی در غذا و خوراکیهای موجود در طبیعت دیده نمیشوند.
برای اجداد ما رنگهای آبی، مشکی و بنفش به معنای گندیده، کپکزده یا سمی بودن خوراکیها بودند و در نتیجه از خوراکیهایی با این رنگها اجتناب میکردند. درست مثل واکنش ذهن ما به رنگهای قرمز، نارنجی و زرد، این مورد هم بازمانده از رفتار پیشینیان ماست.
حالا که از رنگ در طراحی داخلی رستوران صحبت کردیم بد نیست کمی هم به نور بپردازیم.
لوکوربوزیه، معمار بزرگ، دربارهی نور در طراحی داخلی اینطور میگوید: نور به محیط کیفیت، جو و بیانی از ساختار فضا را اضافه میکند.
پیرامون تاثیر ساختار یک فضا و رنگ دیوارهایش روی شکلگیری اتمسفر و جو آن حرفهای زیادی برای زدن هست. اما هیچ کدام از اینها بدون حضور رنگ برای دیده شدنشان معنا ندارند. به گفتهی ریموند گبی، استاد مدیریت کسب و کار، نورپردازی اولین چیزی است که در طراحی داخلی رستوران در دام اشتباه میافتد. تصور کنید وارد رستوران نمور و تاریکی شدهاید که برای خواندن منو باید از نور تلفن همراهتان استفاده کنید!
بر اساس هدف نورپردازی در دکوراسیون داخلی و طراحی داخلی رستوران به طور عمده سه نوع نورپردازی را میتوان نام برد.
نورپردازی عمومی محیط را در این دسته قرار میدهیم. همانطور که از اسمش بر میآید، این نوع نور مسئول تعیین کردن حال و هوای کلی رستوران نیز هست. نورپردازی پایین فضایی صمیمی و اعیانی میسازد. مثالش را در لانژها و بارهای نوشیدنی میتوانیم ببینیم.
این نوع از نور مشتریها و کارکنان را در به عمل رساندن کارها همراهی میکند. مثلا برای خواندن منو، دیدن چیدمان میز غذا و غذا، و پخت و پز در آشپرخانه! در محیطی که به طور عمومی نورپردازی پایینی دارد، بار سالاد یا بوفه نیاز به این نوع از نورپردازی دارند تا باعث تمایز آنها از محیط کلی رستوران بشوند. این نورپردازی برای روشن کردن راهروها در دکوراسیون داخلی و طراحی داخلی رستوران مناسب است.
این نوع از نورپردازی بیشتر از آن که کاربردی باشد، حکم تزئین و ایجاد جلب توجه را دارد. بیشتر هدف نور تاکیدی آن است که نقاطی برای جلب توجه بصری ایجاد کند. نقاشیها، مجسمهها، آبنماها، و بارهای نوشیدنی معمولا با نور تاکیدی نورپردازی میشوند.
یک رستوران اعیانی در زمان شام باید نور گرم با شدت کم داشته باشد. این نورپردازی دکوراسیون و فضایی صمیمی، لذتبخش، و آرام میسازد. نورپردازی از روی دیوار نسبت به نوری که مستقیم از سقف میتابد، فضای دلپذیرتری خلق میکند.
برای این که یک محیط بزرگ به نظر برسد نورهای شدید را به طور متناسب در فضا پخش کنید. از رنگ استفاده کنید، اما مختصر! نورپردازی میتواند به قویتر شدن هویت در طراحی داخلی رستوران شما کمک کند اما مراقب باشید! استفاده از رنگهای زیاد فضا را شبیه به سیرک میکند!
فراتر از تفاوت در نوع خلق هویت (برندینگ) و هدفگذاری بازار، تفاوت مهمتری بین دکوراسیون داخلی رستورانهای اعیانیتر و فست فودها وجود دارد: تاثیر بر رفتار مشتری!
در زمان ناهار در یک رستوران فست فود، نورپردازی روشن به سرعت بخشیدن به مشتریها و رفت و آمد روانتر کمک میکند. این مساله به ویژه زمانی مهم میشود که میخواهید از ساعات شلوغی میان روز بیشترین بهره را ببرید. در یک دید کلی میتوانیم بگوییم که نورپردازی روشن در دکوراسیون و طراحی داخلی رستوران فست فود تحریک پذیری و سرعت مشتریها را بیشتر میکند و باعث میشود بیش از آنچه که قصد داشتهاند غذا بخورند.
از سمت دیگر، نورپردازی ملایم و گرم در طراحی داخلی رستوران رسمی یا اعیانی فضایی آرام و راحت میسازد، زمان حضور مشتری در رستوران را افزایش میدهد، و آنها را به سفارش دادن دسر، چای و سفارشهای جنبی تشویق میکند.
یک مثال خوب برای مقایسهی این دو، نگاه کردن به طراحی داخلی مکدونالد و استارباکس است. مکدونالد با یک نورپردازی روشن مشتریها را به سرعت بیشتر دعوت میکند و در نتیجه تعداد مشتریهای بیشتری در رفت و آمد خواهند بود. در حالی که استارباکس با یک نورپردازی ملایم مشتریها را به ماندن دعوت میکند تا سفارشهای جانبی بیشتری داشته باشند.
View Comments